مزدیسنا

دین زرتشتی یا مزدیسنا نامِ دینِ پیامبرِ ایرانی، اشوزرتشت اسپنتمان است. مزدَیَسنا صفت است و بمعنای پرستندهٔ اهورامزدا است. مزدا هم همان خدای یگانه‌است. مزدَیَسنا ضدِ دیویَسنا است. دیویَسنا هم بمعنی پرستندهٔ دیو یا دَئِوَ می‌باشد و ضدِ آن واژهٔ وی-دَئِوَ یا ضدِ دیو است. مزدَیَسنا پیرامونِ ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) تا ۱۰۰۰ (پیش از میلاد) از سوی پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایه‌گذاری شد.

زرتشت به ویرایش و بازبینی کیش آئین کهن آریاییان پرداخت و بتدریج برای خود پیروانی یافت که پس از وی به مزدیسنان یا زرتشتیان شُهره شدند. در ادبیاتِ مزدیسنا نیز مزدیسن با گویشِ پهلوی، معادلِ دین آورده به زرتشت، راستی پرست و با صفتِ زرتشتی آمده‌است.. همچنین به زرتشتیان بهدین نیز می‌گویند.

عناصرِ مزدَیَسنا یکتاپرستانه‌اند و از یکتاپرستی سرچشمه می‌گیرند. البته در برخی منابع از ایشان به نامِ دوگانه‌پرست هم یاد شده که بیشتر در اثر اشتباهی است که در شناختِ درستِ مزدیسنا و بر اساسِ برداشت‌هایی از دو کتابِ دینکرد و بندهشن انجام شده و مزدیسنان با زروانیان یکی پنداشته شده‌اند زیرا اعتقاد به دوگانگیِ آفرینشی در میان زروانیان نیرومند است نه مزدیسنان. کتاب مقدس زرتشتیان اوستا است. از بخش‌های گوناگون اوستا بخشی به نام گاهان (سرودها) سخنانِ شخص زرتشت بوده‌است.

خدای نیک‌سرشت در کیش زرتشتی، اهورامزدا نام دارد که به معنی سرور دانا است و پرستیده می‌شود. برای اهورا مزدا در هرمزد یشت، در حدود شصت صفتِ نیک آورده شده و تقریباً همهٔ چیزهای خوب به وی منتسب شده‌است. بر اساسِ گاتها، اهورامزدا هم آفریننده روشنایی و هم تاریکی است. بر اساسِ کتابِ بندهشن که پس از ساسانیان نوشته شده، نیروی مخالفِ اهورامزدا و زایندهٔ بدی‌ها را اهریمن (انگره مینیو) معرفی می‌کند که نص صریح گاتها است. در کیش زرتشتی، اهریمن هیچگاه توانِ ذاتی برای مقابله با قدرتِ اهورا مزدا را ندارد و رقیبی برای او نیست بلکه اهریمن همان اندیشهٔ بد است اما در باورِ زروانیان، اهریمن برادر و رقیبِ اهورا مزدا و پسر زروان و دارای هویتی جداگانه از اهورا مزدا است. زرتشتیان امروزی نیز خود را یکتاپرست می‌دانند و اهریمن را تنها نمادی تمثیلی از بدی‌ها می‌نامند نه یک خدا.این شائبه احتمالا بدلیل تغییر مفهوم و ماهیت انگره مینو در دین مربوط می شود که این قطب مخالف سپنته مینو با اهریمن یکی گشته است.

== ریشه نام مزدیسنا ==

واه مزدیسنا واژه‌ای اوستایی است که از دو جزء ( مزدَ + یسنا ) پدید آمده است.مزده معنی خدای دانا یا سرور را می‌دهد و یسنا نیز به معنی ستایش و پرستش است و در مجموع معنی مزداپرستی یا خداپرستی می‌گیرد.این واژه بگونه مزدیسنی هم استعمال شده‌است.پیروان این آیین را نیز مزدیسنان یا خداپرستان می‌نامند.در برابر پرستش مزدا پرستش دیوان درگذشته مرسوم بوده که متون زرتشتی اینان را دیویسنان و مذهبشان را دیویسنی ثبت کرده‌اند.نام‌های دیگری برای این دین وجود دارد که مصطلح‌ترین آن در ایران دین زرتشتی است.در گذشته این دین بهدینی، مجوسی، گبری نیز نامیده شده‌است.در بیشتر زبان‌ها نام این دین را به نام پیامبر دینافرین آن یعنی زرتشت منسوب می‌نمایند.‌

== تاریخچه دین زرتشت ==

از وحدت و اجتماع معنوی مزداپرستی شرق و غرب ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست. مغان مردان دینی و روحانی هخامنشیان بودند. در مورد اینکه از چه زمانی تبلیغ دین زرتشتی در ری، پایگاه مرکزی مغان آغاز به فعالیت کرد، قرائن و شواهد روشنی موجود نیست. گمان می‌رود که دیرترین هنگام برای این رویداد هنگام بنیادگذاری دولت هخامنشیان بوده‌باشد. از دورهٔ پادشاهی کوروش سرزمین‌های شرق ایران، به تابعیت شاهنشاهی هخامنشی درآمد. در این دوره قبایل زرتشتی مذهب به مراسم دینی خود عمل می‌کردند لیکن شاهنشاهان هخامنشی بر دین زرتشتی نبودند و موقعی که مغان به نشر آیین زرتشتی برخاستند، آن را با آیین کهن ایرانی درآمیختند.

شخص زرتشت و تعلیمات مغان بر روی افکار و اندیشه‌های یونانی تأثیری پرداخت که راست و واقعی بود اما نه یونانیان و سریانیها و نه نویسندگان ارمنی، هیچ یک از زرتشت اوستائی و از آیین او که در گات‌های اوستا بازگو شده‌است، آگاهی نداشتند. به احتمال زیاد آیین زرتشتی در آغاز یک نهضت محلی در ایران خاوری بوده‌است که هنوز مرزهای آن مشخص نشده‌است. این آیین نو با مقاومت و مقابلهٔ شدید کیش‌های رایج مواجه شده و برای مدتی دراز نتوانست به برتری و چیرگی کامل برسد و چون گسترش یافت، دگرگون شد. کیش زرتشتی با آیین‌هایی که در پی برانداختن آنها برخاسته بود، در آمیخت و مزدیسنا به گونه‌ای بسیار متفاوت به ایران باختری رسید.

=== مزدیسنا در دورانِ هخامنشی ===

وضعیتِ زرتشتیان تا پیش از زمان اشکانیان به درستی معلوم نیست و منابع از میان رفته‌اند. در مورد زرتشتی بودن هخامنشیان در بین دانشمندان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی بر این نظر هستند که مزدیسنا از زمانِ هخامنشیان و از زمانِ داریوش بزرگ وجود داشته‌است و خدای خاندان هخامنشی دستِ کم از زمان داریوش، اهورامزدا بوده‌است. در زمان پادشاهی اردشیر یکم در حدود سال ۴۴۱ پیش از میلاد، تقویم امپراتوری اصلاح شد و نامِ ماه‌های سال به نامهای ایزدان مزدیسنا نامگذاری شدند. می‌توان گفت مزدیسنا در زمان هخامنشیان در حالِ پیشرفت در میان باورهای عامه مردم بوده‌است اما با توجه به روایات مورخان یونانی و سنگ‌نبشته‌های باقی مانده از زمان هخامنشیان هم از نظر باورها و عقاید و هم از نظر مراسم و آیین‌ها جهان‌بینی هخامنشیان با آئین کهن ایرانی مطابقت دارد، آیینی که در ضمن پرستش اهورامزدا، ایزدان متعدد و نیروهای طبیعت نیز پرستش می‌شدند. این آیین به باورهای ودایی بیشتر از آیین زرتشت نزدیک است. آمدن صفت مزدیسنه (مزداپرست) که در پاپیروس های آرامی زمان هخامنشی آمده دلیلی بر زرتشتی بودن هخامنشیان نمی‌تواند باشد چنانکه ذکر نام اهورامزدا در سنگ نبشته‌ها نیز دلیلی برای این امر محسوب نمی‌شود. در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی نه تنها به زرتشت بلکه به هیچ مطلب دیگری که بتواند این سنگ نبشته‌ها را رنگ زرتشتی دهد، اشاره نشده‌است.

این دین پس از هجوم اسکندر و کشته شدن موبدان برای مدت کوتاهی به خاموشی گرایید؛ چراکه در آن روزگار بیشترِ آثار دینی بشکلِ شفاهی و سینه به سینه انتقال می‌یافتند و روحانیان که با تکرار مستمرِ آنها منابع را در یاد داشتند بگونه‌ای در حکمِ کتاب‌های زنده این دین بودند و با قتل‌عام آنها بسیاری از کتاب‌های باستانی مزدیسنا از بین رفتند یا ناقص شدند. از همین رو سنتِ زرتشتی، اسکندر را همواره با صفت گُجَسته یاد می‌کند. در متن پهلوی ارداویرافنامه گفته می‌شود که وی دستوران، داوران، هیربدان و موبدان بسیاری را کشت.

=== مزدیسنا در دورانِ اشکانیان ===

در زمان اشکانیان تلاش‌هایی در جهتِ بازآوری مزدیسنا انجام گرفت و سکه‌هایی بنامِ ایزدان ضرب کردند و آتشکده‌هایی بوجود آوردند. از میانِ آنها آتشِ آذر برزین مهر در کوه ریوند سبزوار از اهمیت زیادی برخوردار بوده‌است.در متون پهلوی آمده است که در دوره بلاش اشکانی اوستاهای تکه تکه شده پس از حمله ی اسکندر گردآوری و بازنویسی شد.از آنجایی که سیاست مذهبی اشکانیان منطبق بر اصل تسامح دینی بوده و در نگاشته هایشان چندان گرایش به مذهب خاصی را بیان نکرده اند اطلاعات امروزی از کیفیت دین در دوره مزبور چندان دقیق نیست.بدنبال همین شیوه زمینه برای فعالیت آزادانه عقاید گوناگون مذهبی در ایران پدید آمد و مسیحیان و گنوسیان و مهرپرستان آزادانه به تبلیغ دین خود میپرداختند.

=== مزدیسنا در دورانِ ساسانیان ===

مزدیسنا در زمان ساسانیان، بدنبال پیروزی های اردشیر بابکان دین رسمی ایران شد و فراوانیِ جمعیت مزدیسنان در زمان ساسانیان به بالاترین مقدار خود رسید.فعالیت های کرتیر موبدان موبد دوران ساسانی در این گسترش بی تاثیر نبوده است.او مبارزات خود علیه نصارا و برهمنان را در کتیبهٔ خود در نقش رجب بیان کرده‌است.در دوره ی ساسانی آتشکده آذرگشسب در شیز آذربایجان از اهمیت وافری بهره مند شد و شاهان ساسانی همواره نذوراتی را پس از پیروزیهای خود به آنجا تقدیم مینمودند.در همان دوران مانی پیامبر دین جدید مانوی دین مانی که تلفیقی از مزدیسنا و مسیحیت بود را عرضه کرد که اگرچه بسرعتی فزاینده رو به گسترش داشت بشدت توسط شاهان و موبدان ساسانی مورد تاخت و تاز قرار گرفت و دستورات حکومتی بر ضد آن صادر شد.بعقیده مری بویس از اواسط دوران ساسانی دین رسمی تحت تاثیر راست کیشی زروانی قرار گرفت و عملا زروانی دین رسمی کشور گردید.در این دوره که روحانیون درباری به قدرت بسیاری رسیده بودند جنبش مزدکی پدید آمد که بطرز شدیدی سرکوب شد و قباد پادشاه ساسانی که از این جنبش برابری خواهانه استقبال کرده بود از مقام شاهی خلع گردید.بدنبال آن در زمان انوشیروان گزارش پهلوی اوستای مکتوب نوشته شد. پس از شکستِ این سلسله، میزان زرتشتیان رو به کاهش نهاد و آنها به دین‌های دیگر و به ویژه اسلام گرویدند. گروهی از زرتشتیان نیز طی چندین سال به سوی کشور هندوستان مهاجرت کردند و جامعه پارسیان هند را تشکیل دادند.

=== مزدیسنا در دورانِ صفویان ===

در زمان صفویان شمار زیادی از آنان یا به پذیرشِ دین اسلام وادار شدند یا به نقاطِ مهجور و بیابانی همچون یزد و کرمان کوچانده شدند و یا کشته شدند. آنان در این دوره مجبور به پرداختِ جزیه بودند و قوانین سختگیرانه‌ای بر علیه شان وضع شد که تا حدود چند سدهٔ پس از آنان نیز پا بر جا بود.در دوره شاه عباس حدود سه هزار خانواده از ایشان برای مشاغل مختلف به اصفهان آورده شدند و در پایان دوره صفوی شاه سلطان حسین صفوی فرمان به تغییر دین ایشان داد.شماری کشته شدند و شماری تغییر مذهب دادند و عده ای از آنان نیز به بیابانهای یزد و کرمان گریختند.

=== مزدیسنا در دورانِ زندیه و قاجاریه ===

در دورانِ زندیه زندگی نسبتاً آرامی را به دلیل سیاست های میانه روانهٔ کریم خان زند سپری کردند اما با شوریدن آقا محمد خان قاجار بر زندیه، زندگی آنانی که در بیرون حصار شهر کرمان زندگی می‌کردند دوباره بخطر افتاد و آقا محمد خان بسیاری از آنان را بهمراه دیگر شهروندان کرمان به بهانه پناه دادن به لطفعلی خان زند از دم تیغ گذراند. در زمان قاجاریان نیز قوانینِ سختگیرانه‌ای که از دوران صفویان برای مجبور کردن آنان به پذیرشِ اسلام پا برجا مانده بود همچنان بر آنان اعمال می‌شد. از جمله این قوانینِ سختگیرانه می‌توان به دادنِ شغلهای پست به آنان، عدم اجازهٔ تجارت، عدم اجازهٔ مسافرت، عدم اجازه خروج از منزل در روزهای بارانی و… اشاره کرد. در دوره قاجار در یزد و کرمان که تجمع زرتشتیان آن دوران بیشتر در همین نواحی بود، متعصبان و اوباشان به یکسان، بر سر زرتشتیان می‌ریختند و با آنان بدرفتاری می‌کردند و حتی برخی از ایشان را می‌کشتند و اموال آنها را می‌دزدیدند و به‌ویژه کتاب‌های آنها را می‌گرفتند و می‌سوزاندند. در این زمان هنوز مسافرت برای آنان ممنوع بود.

=== انجمن بهبودسازی وضعیت زرتشتیان در ایران ===

در قرنِ نوزدهم، مانکجی لیمجی هاتریا از پارسیان هند به‌عنوان نماینده انجمن بهبودسازی وضعیت زرتشتیان در ایران مامور شد درباره درستی خبرهایی که درباره زرتشتیان درون ایران به هند می‌رسید و وضعیت کلی آنان گزارشی را به انجمن ارائه نماید. وی در گزارشی که به سال ۱۸۵۴ به انجمن داد، شمار دقیق آنان را چنین گزارش کرد:

۶۶۵۸ نفر در یزد و روستاهای اطراف آن، فقط ۴۵۰ نفر در کرمان و حومه، ۵۰ نفر در پایتخت، یعنی تهران، و تعداد کمی هم در شیراز. این در حالیست که در همان دهه تعداد پارسیانِ بمبئی ۱۱۰، ۵۴۴ نفر (یعنی بیست درصد جمعیت شهر) برآورد شده بود، و نیز ۲۰۰۰۰ نفر در سورات و احتمالاً، ۱۵۰۰۰ نفر در بقیه گجرات و دیگر مناطق پراکنده در هند. او درین دوره نسبت بوضعیت نابهنجار زندگی زرتشتیان و به‌عنوان نماینده پارسیان هند به ناصرالدین شاه قاجار شکایت برد. پارسیان هند برای بفرجام رسیدن درخواست هایشان جهت بهبود زندگی زرتشتیان، حکومت هند را تحت فشار گذاردند تا نسبت بشاه اعمال نفوذ کند. مانکجی همچنین بهمراه اکابر یا بزرگان پارسی دست به‌کار بازسازی آتشکده‌ها و دخمه‌های ویران شده و هر آنچه توانستند برای تهیدستان انجام دادند و به تأسیس مدارس آموزش به سبک غربی برای زرتشتیان پرداختند و دیری نگذشت که به‌کمک صندوق‌های خیریه پارسی، در یزد و کرمان و بسیاری از روستاهای زرتشتی، مدارس ابتدائی تأسیس شد و به سال ۱۸۶۵ یک مدرسه کوچک شبانه‌روی هم در تهران گشایش یافت.

سرانجام با فشارهای پارسیان و پادرمیانی دولتِ هند و انگلیس، ناصرالدین شاه برخی قوانین را اصلاح کرد و زرتشتیان توانستند به امنیت و احترام بیشتری نسبت به عهد قدیم دست یابند. بطور کلی می‌توان گفت نیم سده پس از برافتادن جزیه، از جنبه‌های گوناگون، عصر زرین زرتشتیان ایران بود. آنان پس از اینکه تعصب‌ها کاهش یافت به شهرهای بزرگ ‌تر مهاجرت کردند و با ایجاد مراکز دینی، آموزشی و اجتماعی هم اکنون در کنار دیگر هم میهنان به همزیستی مسالمت آمیز که در مزدیسنا سفارش شده ادامه می‌دهند.

== جهان‌بینی زرتشتی ==

براساس داده‌های متون دینی مزدیسنا جهان میدان نبرد میان نیروهای خیر و شر است که مردمان و راست اندیشان می‌بایست با گرایش به دین و اندیشه ی نیک، گفتار نیک، کردار نیک خیر را در پیروزی برابر شر یاری رسانی کنند.این شیوهٔ تفکر در عقاید هندی نیز بچشم میخورد اما تفاوت اندیشه زردشتی با آن در این عنوان شده که در دین زردشت زندگی و حیات و کار و تلاش نکوهش نشده و بر اساس گفتار زرتشت در گاهان والاترین مردم کسی میتواند باشد که در پیشرفت مردم و آبادی جهان کوشش بیشتری نماید.براساس این عقاید مرگ و ویرانی منشا شر داشته و تخریب کار روح مخرب یعنی انگره مینوست و از این رو تخریب و غم و سوگواری بیش از حد و کشتار پذیرفتنی نیست.منشا شناخت خیر از شر را اندیشه و وجدان که دئنا آمده دانسته اند.جهان مادی و تن و شادمانی آفریده‌های خدا هستند و وظیفهٔ دینی انسان است که از آن‌ها نگاهداری کند و آن‌ها را گسترش دهد و از آن‌ها بهره گیرد. زرتشتیان اعتقاد دارند که در پیروی از این طریق جبری در کار نیست. اختیار برای هر فرد بخشی از اساسی از دین زرتشتی است. گرچه انسان متحد خداست اما همهٔ آدمیان باید میان راستی و دروغ یکی را برگزینند. اعتقاد به سرنوشتی از پیش مقدر شده از دید اخلاقی زرتشتیان نکوهیده است زیرا این کار از عدل و نیکی خدا می‌کاهد.

=== نظریه مرگ و بازسازی جهان ===

حسب گزارش های دینی دیرین در نهایت کار جهان با پیروزی نیکی بر پلیدی به پایان می رسد و در آن زمان فرشگرد یا بازسازی جهان به سبکی که پیش از هجوم اهریمن بوده برقرار میشود.روان مردمان و اعمالشان به بوته ی داوری گذاشته شده و هرکس مطابق با عملی که مرتکب شده پاداش یا تنبیه دریافت میکند.دین زردشت در جهانبینی خود به داوری پایان جهان و زندگی پس از مرگ ایمان دارد چرا که در صورت نفی زندگی پس از مرگ میبایست پیروزی را از آن اهریمن بدانیم.آیین های بیشماری در متون دینی متاخر که پس از گاهان زرتشت نوشته شده، آمده‌است که متشکل از آیین‌ها و مراسم و نیایش ها و فرشتگانیست که به عقیده ی بسیاری از پژوهشگران به دوران پیش از پیدایش زردشت تعلق دارد. در نظر زرتشتیان خدا خیر مطلق است و چون اساساً مخالف بدی است، نمی‌تواند هیچ گونه ارتباطی با آن داشته باشد و در سراسر تاریخ در ستیز زندگی و مرگ با بدی درگیر است. خدا سرچشمهٔ همهٔ خوبی‌هاست. شر واقعیت دارد اما نیرویی است که در پی نابودی و فساد و آلودگی است و مرگ و بیماری و فقر و گناه همگی کار شیطان است که در صدد نابودی جهان ایزدی است. خدا وجودی خردگراست و برای هر چه می‌کند دلیلی دارد. خدا جهان را آفریده است که یاور او در نبرد با شر باشد. جهان می‌تواند آوردگاه میان خوب و بد باشد اما ذاتاً نیک است و اگر شر آن را تباه نکرده باشد، مشخصات آفرینندهٔ خود را که نظم و هماهنگی است، می‌نمایاند. انکار بنیان نیک خدایی جهان مادی یکی از بزرگ‌ترین گناهانی است که یک زرتشتی می‌تواند مرتکب شود.

=== دستورعمل‌های زندگی ===

بر اساس آموزه‌های دینی زرتشتی اگر جهان به خدا تعلق دارد، پس رهبانیت یا زهد و کناره‌گیری از آن گناه است. اگر مشخصهٔ خدا آفرینندگی و افزایش بخشی است، پس وظیفهٔ دینی آدمیان کار برای افزایش آفرینش خوب از طریق کشاورزی و پیشه‌وری و ازدواج است. تجرد گناه است زیرا مانع آفرینش خوب است. سقط جنین و هم‌جنس‌گرایی نیز گناه به شمار می‌روند، زیرا این اعمال به گونه‌ای مؤثر مانع تحقق هدف واقعی که همان افزایش آفرینش خوب است، می‌شوند. انسان از پنج عنصر اما به صورت واحدی تشکیل شده است: روان، جان، فروشی (خود آسمانی او)، وجدان و تن. بنابراین سلامت روانی و جسمی همراه هم هستند. این طرز تفکر که با فشار آوردن به بدن می‌توان به پیشرفت معنوی رسید، در دین زرتشتیان مردود شمرده می‌شود. از آنجا که دنیای مادی به خدا تعلق دارد موفقیت مادی که شرافتمندانه و بدون آزار رسانیدن به دیگران به دست آید و با بخشندگی همراه باشد، کمکی است به پیشرفت معنوی و نه مانعی برای آن. بر خلاف بسیاری از مکاتب اندیشه‌گرای آیین هندو، دین زرتشتی دارای اخلاق عملی است. تن پروری از آن اهریمن است و کار لازمه زندگانی است.دین زرتشتی بدون کار زندگی را بیهوده و بی‌فایده می‌داند.متون دینی اهریمن را عامل گسترش فقر و محنت درجهان می دانند. در روزی از ماه که به خدا اختصاص دارد یعنی روز هرمز، روز اول ماه به مؤمنان اندرز می‌دهند که «می خور و خوش باش» البته به همان نسبت عیاشی و مستی و هرزگی نیز مذموم است زیرا همه باید تحت فرمان اعتدال آرمانی باشند. انسان که مخلوق بزرگ و متعلق به خداست، هدف خاص حمله‌های شر است و وظیفهٔ مؤمنان این است که بر این حمله‌ها غلبه یابند.

=== اصول دین زردشت ===

اصول دین زرتشتی شرط‌های اصلی خداباوری زرتشتی و دیناور بودن است.هر فرد زرتشتی می بایست در زمان سدره‌پوشی با خرد و اندیشه خود به اطمینان به این اصول ایمان آورده باشد و آن‌را در طول زندگی مذهبی خود درنظر داشته باشد.اصول دین زردشتی بر نه اصل استوار است که به ترتیب شامل ۱-ایمان به وحدت خدا ۲-ایمان به پیامبری زرتشت ۳-باور به جهان مینوی و عالم معنا ۴-ایمان به نظم و راستی کارجهان(اشا) ۵-باور به جوهر آدمیت ۶-اعتقاد به فروزه های هفت گانه خداوند ۷-اعتقاد به نیکوکاری ۸-اعتقاد به تقدس چهار عنصر آب و باد خاک و آتش ۹-اعتقاد به فرشگرد یا آخرالزمان .

== آداب و احکام دینی ==

آداب و احکام دین زرتشتی شباهت های زیادی با ادیان دیگر بویژه دین اسلام و دین یهود دارد. ضمن اینکه بدلیل ریشه و پیشینه مشترک ویژگی‌های کمابیش نزدیکی بین این دین و دین هندو نیز بچشم می خورد. مسئله عبادت و نماز در دین زرتشتی شباهت زیادی با دین اسلام دارد.در دین مزدیسنا پنج نماز روزانه از واجبات شمرده می شود و هر فرد زردشتی که به سن پانزده سالگی رسیده باشد موظف است پنج نماز روزانه را پس از تطهیر سر و دست و پاها بجای آورد.همچنین ازدواج در میان زرتشتیان امری سفارش شده و پسندیده است و بهمان اندازه تجرد, تعدد زوجات و طلاق بجز در موارد نادر مانند نازایی یا بیماری قبیح و مذموم شمرده میشود.این اصول امروزه نیز میان زرتشتیان ایران حتی در محاکم و مراجع قضایی پیش‌بینی شده و رعایت می‌شود.زرتشتیان برای طهارت آداب ویژه ی خود را دارند که البته با آداب و سنن ومی کشور ایران کاملا همخوانی دارد. آب روان و خاک و نور خورشید از تطهیرکنندگان سنتی این دین هستند و بر پاکیزگی در این تاکید بسیار شده است. آداب تطهیر برای مردگان نیز می‌باید که صورت پذیرد.اعتقاد شدید به عناصر پاک طبیعت و تلاش برای پرهیز از آلودن آن سبب شده بود در گذشته آنان مردگان خود را در بلندی یا در برج خاموشان قرار دهند که جسم آنان به طبیعت بازگردد. این سنت که پیش از زرتشتیان در ایران نی انجام می‌گرفت ممکن بوده سنتی عیلامی بوده‌باشد. در دوران پیش از اسلام مردگان زرتشتی در استودان یا دخمه جای میگرفتند و استفاده از برج خاموشان در دوران باستان مرسوم نبوده است. اما از قرن پیش این رسم متروک گردیده و آنان مردگان خود را در مقبره های سیمانی که با زمین پاک ارتباط ندارد میگذارند.همچنین در آداب سوگواری در دین زردشتی شیون و زاری بیش از حد برای مردگان جایز نیست و آن‌را موجب آزرده‌شدن روان درگذشته و ضعف و کم‌طاقتی بازماندگان می‌دانند.

در آئین زرتشت، که دین رسمی دودمان هخامنشی بود، «خاک» عنصری مقدس شمرده می‌شد و از این روی مردگان را در خاک دفن نمی‌کردند.

== تاریخچه پژوهش در زمینه مزدیسنا ==

شناخت امروزی از اوستا و محتوی آن تا حد زیادی مرهون تلاش های مسشترقین غربی در بازشناسی زبان اوستایی است.هرچند در گذشته در ابتدای دوران اسلامی نیز پژوهشهای عمده ای در این زمینه از سوی برخی دانشمندان مانند ابوریحان بیرونی و شهرستانی و ابن ندیم صورت گرفته بود اما پژوهشهای روشنگر از حدود قرن هجدهم آغاز شد.جایی که آنکتیل دوپرون درسال۱۷۵۵ تصمیم گرفت از فرانسه سفری به شرق را آغاز کند تا ببیند آیا هنوز کسی بر این دین باقی مانده است یا خیر.آشنایی او البته از پژوهش‌هایی بود که پیشتر در این زمینه انجام شده‌بود مانند پژوهش‌های توماس هاید و بریسون و بر اثر انتشار کتب آنها او سفر شرق خود را آغاز نمود.او در شهر سورات هندوستان که عمدتا پارسی نشین بود میهمان دستور داراب از علمای زردشتی بود و همانجا دست نویس اوستای خود را نوشت و با خود به آکسفورد لندن برد.پس از آن موجی از اوستاشناسی در دانشگاه‌های اروپا راه افتاد و بدنبال آن اشخاصی مانند دارمستتر و بارتولومه تحقیقات اصلی را انجام دادند. هرچند آثار آنها نیز بی‌اشکال نبود اما تا حد زیادی موجب روشن شدن ماهیت زبان اوستایی شد. در ایران نیز پژوهش در این زمینه با ابراهیم پورداوود آغاز شد .

== جمعیت زرتشتیان ==

بزرگ‌ترین جمعیت‌های زرتشتی در ایران و هند می‌باشد. زرتشتیان هند که بعد از حمله اعراب، از ایران به هند کوج کردند در هند به اسم پارسی شناخته می‌شوند و از شهروندان خوشنام و ارزشمند هندوستان بشمار می‌آیند. زرتشتیان ایران هم بیشتر در حوالی شهرهای تهران، یزد و کرمان و تعدادِ کمی نیز در اصفهان، شیراز و اهواز ساکن هستند.زردشتیان هند پیشتر جمعیت زیادی از مردم گجرات و بمبئی را تشکیل میدادند اما هم اکنون متجاوز از یکصدهزار تن نیستند.در ایران نیز حدود شصت هزار نفر زردشتی بسر میبرند.کلا جمعیت زردشتیان جهان را بیش از دویست و ده هزار نفر ندانسته اند.زرتشتیان ایران مانند برخی دیگر از گروه‌های اقلیت مذهبی در ایران به رسمیت شناخته شده و در مجلس شورای اسلامی ایران دارای نماینده هستند.امروزه روند مهاجرت زرتشتیان ایران به خارج کشور بسیار سرعت گرفته و شمار زرتشتیان باقی‌مانده در ایران را نزدیک به بیست هزار نفر هم دانسته‌اند.در ایران مدارس و نشریاتی ویژه زرتشتیان وجود دارد و تحصیلات آنها در برخی دبیرستان ها مانند مارکار تهران‌پارس یا دبیرستان فیروز بهرام انجام می‌شود.نشریه ای بنام امرداد متعلق به سازمان‌های زرتشتی در ایران بصورت هفتگی چاپ می‌شود.

فهرست کشورهای دارای جمعیت زرتشتی به این شرح است:

== آیین‌ها و جشن‌های دینی زرتشتیان ==

* آیین سدره‌پوشی :مراسمی مذهبی است که در طی آن شخص نوجوان با بستن کستی رسما به دین زرتشتی می‌گرود.
* گاهنبارها : جشن های آیینی که مجموعا هفت جشن در سال برای خدا و فروزه های هفت گانه ی اوست نیز جزو آداب دینی آنان شمرده میشود که مهمترین آنها جشن نوروز می باشد.
* جشن تیرگان : در دهمین روز از ماه تیر هرساله جشن تیرگان برگزار می شود.این جشن به امید دورکردن خشکسالی انجام می‌گیرد.
* جشن خردادگان :در چهارمین روز ماه خرداد این جشن به میمنت آب و آبادانی برگزار می شود.
* جشن امردادگان :این جشن در روز هفتم ماه مرداد برگزار می‌شود.
* جشن بهمنگان : این جشن هرساله ۲۶ دیماه برگزار می شود.
* جشن اسفندگان :یا سپندارمذگان در دهه پایانی ماه بهمن انجام می‌شود که جشن بزرگداشت سپندارمذ و نیز ارج مقام زن و گرامی‌داشت زمین است.
* جشن فروردینگان :جشن و مراسمی است که به بزرگداشت روان درگذشتگان زرتشتی انجام می شود.
* نوروز :همزمان با اعتدال بهاری است و دوره جشن های نوروزی که تا شش روز همزمان با زادروز زرتشت دنبال می‌شود.
* جشن مهرگان :جشن مهرگان از جشن های قدیمی ایرانی است که از هر ساله در دوز شانزدهم مهرماه بنام ایزد مهر بگار می شود.جشن مهرگان اگرچه امروزه محدود به جوامع زرتشتی شده اما درگذشته بخوبی میان مسلمانان ساکن ایران بویژه سلاطین و طبقه مرفه رایج بوده‌است.
* جشن سده : از جشن های قدیمی است که هر سال دهم بهمن ماه برگزار می‌شود.این جشن با برپایی آتش بزرگ همراه است.

== پانویس ==

== منابع ==

== جستارهای وابسته ==

* آئین کهن ایرانی
* آئین کهن آریاییان
* آناهیتا
* آئین زروانی
* فرهنگ ایرانی
* اشا
* زرتشت
* کانون دانشجویان زرتشتی

== پیوند به بیرون ==

* تالار گفتگوی امرداد / نخستین تالار گفتگوی زرتشتیان در ایران
* دوهفته نامه امرداد / تارنگار خبری زرتشتیان ایران
* اخبار زرتشتیان
* تارنمای فرهنگی یَتااَهُو
* سازمان فرهنگی اُشیهَن
* انجمن زرتشتیان تهران
* کانون زرتشتیان
* UNESCO Parsi Zoroastrian Project
* پارسیان
* زرتشت و دین ایرانی

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.