۴۵۱ درجه فارنهایت
۴۵۱ درجهٔ فارنهایت نام کتابی است از ری بردبری نویسندهٔ آمریکایی. خود بردبری این کتاب را تنها کتاب علمی-تخیلی خود میداند. کتاب مانند برخی دیگر از آثار بردبری به بحث سانسور حکومتی و کتابسوزان میپردازد و یکی از جنجالبرانگیزترین کتابهای علمی-تخیلی شمرده میشود. بخشی از این کتاب در کتب درسی دبیرستانهای آمریکا آمدهاست.
۴۵۱ درجهٔ فارنهایت، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن میکند. (برابر با ۲۳۲،۷۸ سانتیگراد)
== شخصیتها ==
معیار املای شخصیتها ترجمهٔ فارسی اثر است.
* گای مونتاگ: شخصیت اصلی اثر و قهرمان داستان. یک آتشنشان که از کار خود لذت میبرد.
* کاپیتان بیتی: رییس ایستگاه آتشنشانی
* میلدرد: همسر مونتاگ.
* کلهریس مککلهلن: دختری در همسایگی مونتاگ که دیدار با او دید مونتاگ را عوض میکند.
== داستان ==
داستان در جهانی اتفاق میافتد که خواندن یا داشتن کتاب جنایتی بزرگ محسوب میشود، این مشخصات جامعهای است که تحت ستم یک نظام سیاسی است که شهروندانش را افرادی مجهولالهویه و نابالغ تشکیل میدهند. قرصهای شادی بخش و داروهای مسکن و خوابآور که نسیانآور نیز هستند با صفحههای بزرگ ویدیویی بر دیوارهای منازل هرگونه دغدغهای را برطرف میکنند.آزاداندیشی در این جهان ممنوع و خطرناک است زیرا تعادل جامعه را مختل و اشخاص را ضداجتماع بار میآورد، کتاب و هرچه خواندنی است عامل اصلی این انحراف شناخته میشود. مسؤلیت بازیابی و سوزاندن کتابهای باقیمانده در این نظام به عهده آتشنشانی است. از آنجاییکه خانههای این شهر تخیلی ضدآتشند، کتابهای یافته را در همان محل اختفا به آتش میکشند. برای کشف محل اختفای کتاب از یک سگ مکانیکی استفاده میکنند که پس از یافتن کتاب صاحب آنرا که دشمن امنیت ملی نامیده میشود، تعقیب کرده و به قتل میرساند. اونیفورم و کلاه مأموران آتشنشانی به نشان «سمندر» یا «آتشپرست» مزین است؛ این خزنده از دوران باستان نماد زندگی در آتش بودهاست.
مونتاگ آتشنشانی است که از کار خود لذت میبرد. کار او سوزاندن کتابهای ممنوع است و از قضای روزگار تمام کتابها ممنوع هستند. اما یک باری که با کلهریس مککلهلن ملاقات میکند به او میفهماند که زندگیاش آنطور که فکر میکرده شاد نیست و این برای مونتاگ سرآغاز شیدایی است.
همان شب مونتاگ همسرش را در حالی مییابد که شیشهٔ قرص خواب را به تمامی بالا انداخته و رو به موت است و دیگر در همه چیز زندگی خود شک میکند. به زودی برای اولین بار کسی را میبیند که حاضر نشده همراه پلیسی که او را یافته برود، این زن مسن ترجیح میدهد با کتابهای خود بسوزد. این واقعه مونتاگ را وا میدارد که کتابی بردارد و بخواند …
== فیلم سینمایی فارنهایت ۴۵۱ ==
فرانسوا تروفوا، فیلمساز معروف فرانسوی در سال ۱۹۶۶ میلادی فیلمی به همین نام تولید کرد. اسکار ورنر، هنرپیشه اتریشی در نقش مونتاگ و ژولی کریستی در دو نقش ظاهر شدند. ژولی کریستی یکبار در نقش همسر مونتاگ، میلدرد، و بار دیگر عهدهدار نقش کلاریس بود. فیلمنامه در جاهایی از اصل رمان فاصله گرفته و صحنههایی را حذف کردهاست.
* صحنه جنگ که در بخش دوم کتاب خواننده را متأثر میسازد، در فیلم بازآفرینی نشدهاست.
* از سگ مکانیکی (رُبات) در فیلم نشانی نیست.
* فابر که از دانشمندان قدیمی، عضو گروه سری «حافظان ادبیات» و ناجی مونتاگ است در فیلم حاضر نیست.
* نام همسر مونتاگ در فیلم «لیندا» و «کلاریس» بیستسالهاست و دوره تربیت معلم را میگذراند. درصورتیکه در رمان ریموند داگلس بردبری دانشآموزی هفدهسالهاست که تمام روز را سرگردان بوده و در خیابانها پرسه میزند.
== توضیح ==
* مایکل مور، کارگردان آمریکایی، عنوان فیلم «فارنهایت ۱۱/۹» را با نگرش بر این کتاب انتخاب کردهاست. وی معتقد است که فارنهایت ۱۱/۹، درجه حرارتی است که آزادی را به آتش میکشد.
* از آنجایی که مأموران آتشنشانی در این رمان علمی-تخیلی نه به کار اطفای حریق بلکه به آتشافروزی میپردازند، کلمه آتشنشانی در ترجمه فارسی، آلمانی، هلندی و چندی از دیگر گویشها مناسب به نظر نمیرسد. این مشکل در زبان انگلیسی (زبان اصلی کتاب فارنهایت ۴۵۱) وجود ندارد و همه جا از کلمه «گارد آتش» یا «مردان آتش» استفاده شدهاست.
(Firemen & Fire Guard)
== برگردان به فارسی ==
یک ترجمه از این اثر در سالهای قبل از انقلاب اسلامی به چاپ رسیدهاست که نثری متناسب با همان دوران دارد. تلاشهایی در جهت ترجمهٔ این اثر صورت گرفتهاست، اما هنوز هیچ برگردانی به چاپ نرسیدهاست.
== منابع ==
== پیوند به بیرون ==