دستور زبان
دستور زبان مجموعه قوانین و ضوابط حاکم بر ساختار واژهها، جملهها، واجها و آواها و معناها در زبان است. به عبارت دیگر دستور زبان مجموعه قواعد و آیینهایی است که اهل زبان آنها را به طور ناخودآگاه فرا گرفته و زبانآموزان برای درک بهتر گفتار و نوشتار اهل زبان آن را میآموزند. در تقسیمبندیهای سنتی دستور زبان بطور کلی از دو شاخه واژهشناسی (صرف) و جملهشناسی (نحو) تشکیل شدهاست. صرف و نحو با هم دستور یک زبان را تشکیل میدهند. ولی امروزه دستور زبان را که زیرشاخهای از دانش زبانشناسی بشمار میآید دارای بخشهای زیر میدانند:
* آواشناسی
* واجشناسی
* صرف
* نحو
* معناشناسی
==تعریف==
در زبانشناسی، دستور زبان مجموعهای از قوانین ساختمانی است که ساخت جملهها، عبارتها، و کلمهها را در هر زبانی معین میکند.این اصطلاح همچنین به مطالعهٔ این قوانین نیز اطلاق میشود که در این زمینه شامل علم نحو، ریختشناسی و واجشناسی است که اغلب با آواشناسی، معناشناسی و عملگرایی کامل میگردد. زبانشناسان عموما این اصطلاح را به قوانین املایی اطلاق میکنند، هر چند کتابهای کاربردی و راهنماهای متداول که خودشان را دستور زبان مینامند ممکن است به املایی و نشانهگذاری اطلاق شوند.
==کاربرد اصطلاحات==
هر گوینده زبانی برای استفاده از زبانش، مجموعهای از قوانین را دارد.این دستور زبان است و- حداقل در مورد زبان بومی فرد – اکثریت زیادی از اطلاعات درونش بوسیلهٔ مطالعهٔ آگاه یا آموزش بدست نمیآید بلکه بوسیلهٔ مشاهدهٔ دیگر گویندگان میسر است.بخش عظیمی از این عمل در دوره کودکی انجام گرفتهاست.زبان آموزان بعدها در زندگی، درگیر حجم بزرگتری از راهنماییهای دقیق میشوند. اصطلاح دستور زبان میتواند برای توصیف قوانینی که رفتار زبانی گروهی از گویندگان را تعیین میکند، مورد استفاده قرار بگیرد.اصطلاح دستور زبان انگلیسی میتواند چندین معنا داشته باشد.می تواند به تمام قواعد دستور زبان انگلیسی اطلاق شود.این همان دستور زبانی است که مورد استفادهٔ همهٔ گویندگان زبان انگلیسی است، به این معنی که شامل تنوع عظیمی است.این اصطلاح متناوبا ممکن است فقط به آنچه که در دستور زبان همه و یااکثریت زیادی از گویندگان انگلیسی زبان، عمومیت دارد، اطلاق میشود(مثل قرار گرفتن فاعل-فعل-مفعول در یک جمله ساده خبری).و یا اشاره به قوانین خاصی دارد که مربوط به تعریف تنوع زبان انگلیسی میشود(مثل زبان استاندارد انگلیسی)
دستور زبان انگلیسی یک توصیف ویژه از مطالعه یا تجزیهٔ چنین قوانینی است.یک کتاب مرجع، دستور زبان را، دستور زبان مرجع مینامد.یک دستور زبان غنی که تماما دستور یک زبان را توصیف میکند دستور زبان توصیفی نامیده میشود. زبانشناسی توصیفی در تقابل با زبانشناسی تجویزی قرار دارد که تلاش میکند قوانین مورد استفاده یک زبان را اجرا کند. چارچوبهای دستوری وسیلهای برای رسیدن به دستور زبان مطلوب است.چارچوب استاندارد یک دستور زبان زایشی، مدل دستور متغیر است که توسط نوام چامسکی و همکارانش از سال ۱۹۵۰ به بعد توسعه یافت.
==تاریخ==
نخستین دستور اصولی از هند در عصر آهن سرچشمه میگیرد که توسط یاسکا(قرن ۶ قبل از میلاد)، و دیگر مفسران قبل از میلاد پدید آمد.در غرب نیز، دستور زبان به عنوان یک نظم در آداب یونانی از قرن سوم قبل از میلاد همزمان با نویسندگانی چون ریانوس و آریستارکوس پدید امد که به عنوان قدیمی ترین سند دستوری شناخته میشود.دستور زبان لاتین با دنبال کردن مدل یونانی از قرن یکم قبل از میلاد با آثار نویسندگانی چون :اوربیلیوس پاپیلوس، رمیوس پالمون و…توسعه یافت.دستورزبان متداول تامیل در حدود قرن یک قبل از میلاد پدید آمد.دستور زبان ایرلندی در قرن هفتم توسط اوریسپت پایه ریزی شد.دستور عربی در قرن هشتم توسط ابن ابی اسحاق و دانش آموزانش شکل گرفت.
نخستین رساله بر دستور زبان عبری در متون میشناه در قرون وسطی پدید آمد.فرهنگ و دستور یهودی نیز از بغداد نشات میگیرد.دیکداک یکی از نخستین تفسیرهای دستوری بر انجیل در زبان عبری است.ابن بارون در قرن دوازدهم زبان عبری را با عربی با توجه به قواعد دستوری اسلامی مقایسه کردهاست.در سراسر قرون وسطی دستور زبان به عنوان هسته مرکزی در بین هفت هنرشناخته میشد.این اندیشه تحت تاثیر نویسنگان عهد عتیق همچون پریسکان بود.رفتارهای بومی مابانه در قرون وسطی رفته رفته توسط کارهای انفرادی نظیر رسالهٔ دستوری آغاز گردید.اما اثرات این کارها در رنسانس و قرن هجدهم پدیدار شد.
دستور زبان کشورهای اروپایی به منظور ترویج دین مسیح و ترجمه کتاب مقدس از قرن شانزدهم به جلو گام برداشت.از نیمهٔ دوم قرن هجدهم به بعد، دستور زبان به عنوان یک زیر شاخه منظم از زبانشناسی مدرن شناخته میشد.دستور زبان صربستانی توسط استفانوویچ در سال ۱۸۱۴ منتشر گردید و همزمان با آن برادران گریم در سال ۱۸۱۸ برای اولین بار دستور آلمانی را منتشر کردند.کتاب دستور زبان تطبیقی که در سال ۱۸۳۳به وسیله فرانتز تالیف گردید، نقطه آغاز زبانشناسی تطبیقی بود.
==گسترش دستور زبان== دستور در میان کاربردش و نیز به دلیل تفکیک جمعیت از یکدیگر نمود و گسترش پیدا کرد.در میان نوشتههای ارائه شده تمایل به قوانین رسمی در کاربردزبان بیشتر به چشم میخورد.قوانین رسمی براساس اسنادی که تکرار شده اندو گسترش یافتهاند، در طول زمان رمزگذاری شدهاست.از زمانی که قوانین ایجاد شدهاند و گسترش یافتند، مفهوم دقیق و تجویزی دستوری به وجود آمد.این گرامر تجویزی باعث بروز اختلاف بین کاربرد جدید و آنچه قبلا مورد پذیرش بود، ایجاد میکند.زبانشناسان تمایل دارند تا گرامر تجویزی را نسبت به آنچه سایر نویسندگان نشان میدهند، کمتر جلوه دهند.البته شیوه نگارش ابزار خوبی برای راهنمایی در نوشتن انگلیسی استاندارد براساس توصیف قوانین در نگارش معاصر میباشد.تجویزهای زبانشناسان بخشی از توضیحات را در تنوع گفتار شکل میدهد، به ویژه در تنوع گفتار در گویش انفرادی.مطالعهٔ رسمی گرامر بخش مهمی از تحصیل کودکان است(از سنین جوانی گرفته تا یادگیری پیشرفته).اگرچه قوانینی که در مدرسه تدریس میشود، از نظر زبانشناسان بیشتر تجویزی است تا توصیفی.
ساخت زبان که همچنین طرح و برنامهٔ زبان هم نامیده میشود، درعصر جدید بیشتر رواج دارد.بسیاری از ساختها برای کمک به ارتباطات بشر طراحی شدهاست.برای مثال (زبان اسپرانتو و لجبان، هر کدام گرامر خاص خود را دارند).
علم نحو اشاره به سطحی بالاتر از کلمه دارد(برای مثال اینکه چگونه یک جمله تشکیل میشود)، بدون دخالت آواشناسی در زبان.برخلاف آن، واژه شناسی اشاره به سطح پایین تر از کلمه دارد(برای مثال چگونه کلمات مشتق شکل میگیرند)و با دخالت آواشناسی.اگرچه نمیتوان بین علم نحو و واژه شناسی مرزی قائل شد.زبانهای تحلیلی از علم نحو استفاده میکنند تا اطلاعاتی انتقال دهند که به وسیلهٔ زبانهای ترکیبی رمز گذاری شدهاست.به عبارت دیگر، در زبان ترکیبی محض ارزش واژه شناسی بسیار بیشتر از کلمهاست همان طور که وازه شناسی به اندازه علم نحو در زبان تحلیلی ارزشی ندارد.برای مثال زبانهای چینی و آفریقایی بسیار تحلیلی هستند و بنابراین معنای آنها بسیار وابسته به متن است.زبان لاتین به طور مشخص ترکیبی است، و از پیشوند و پسوند و تکواژهای تصریفی برای رساندن همان مطالبی استفاده میکنند که زبان چینی از علم نحو استفاده میکند.از آنجایی که کلمات لاتین (دارای خود محتوایی)هستند، یک جملهٔ لاتین میتواند از اجزایی ساخته شود که قابلیت قرار گرفتن در حوزهٔ اختیاری وسیعی را دارد.
==چارچوب دستور زبان== از اواسط قرن بیستم نظریههای زبان شناسی مختلفی در مورد «چارچوب دستور زبان»مطرح شد، به خصوص تحت تاثیر ایدههای دستور جهانی در ایالات متحده.براین اساس، این تقسیم بندی شامل:
# دستور زایا گشتاری
۲#دستور کاربردی
# نظریه اصول و مشخصهها
# دستور واژگانی
# دستور ساختار عبارتهای تعمیم یافته
# دستور ساختار عبارتهای مشتق شده
# دستورهای غیر مستقل
# نقش و دستور مرجع
==آموزش==
دستور تجویزی در دبستان تدریس میشود.اصطلاح دستور آموزشگاهی به آموزش دستور لاتین در مدارس اطلاق میشود.این دستور در شکل اولیه خود، دستور اموزشگاهی است و به مدارسی برمی گردد که به دانش آموزان برای خواندن، بررسی دقیق، ترجمه و خواندن شعرهای یونانی و لاتین از قبیل هومر، انیوس و…تدریس میشود.این دستور نباید با دستور مدارس جدید انگلیسی آمیخته شود.زبان استاندارد، گویش خاصی از زبان است که توسط سایر گویشها در نوشتن، آموزش، وصحبتهای گروهی در محیط عمومی گسترش مییابد.این گویش با گویش بومی که هدف مطالعه گرامر توصیفی است و گاها به صورت تجویزی تدریس میشود کاملا متضاد است.از زمانی که ملیت هاو نژادهای استاندارد شکل گرفتهاند، زبان اول استاندارد در آموزش ابتدایی و نیز در بحثهای سیاسی استفاده میشود.اخیرا تلاشهایی برای به روز کردن ساختار گرامر در تحصیلات دبستان و راهنمایی آغاز شدهاست.در ابتدایی تمر کز روی ممانعت از استفاده قوانین تجویزی، منسوخ و در عوض استفاده از قوانین توصیفی و تغیر شکل صحیح و استاندارد مقایسه آن با گویش غیر استاندارد است.برتری فرانسوی پاریسی به طور گسترده در میان تاریخ ادبیات مدرن فرانسه وجود دارد.زبان استاندارد ایتالیایی بر اساس آنچه در پایتخت صحبت میشود نیست، ولی در روم براساس آنچه در فلورانس گفتگو میگردد صحبت میشود.همچنان که اسپانیا تحت تاثیر نوع تکلم در مادرید نیست، ولی تحت تاثیر گویندههای تحصیل کردهٔ مناطق شمالی از قبیل کاستیل و لئون است.در آرژانتین و اروگوئه زبان اسپانیایی استاندارد براساس گویشهای محلی بوینوس آیرس و مونته ویدئو است.پرتغالیها سه شکل اداری استاندارد دارند.زبان پرتغالی محترمانه، پرتغالی اروپایی، و پرتغالی گالیسی است.نروژ دو شکل استاندارد دارد:بوکمال و نینورسک.انتخاب بین اینکه کدام یک برای گفتگو مهمتر است:هر نروژی فقط میتواند یکی از دو صورت زبان اداری آنجا را انتخاب کند، ویا میتواند زبان خنثی داشته باشد.زبان اصلی که در دبستانهای ابتدایی استفاده میشود و به طور معمول زبان مورد استفاده توسط شهرداری هاست، و به وسیله رای گیری که از طریق مدارس محلی آن ناحیه انجام میشود، تعیین میگردد.زبان استاندارد آلمانی در قرن ۱۶ و ۱۷ توسط افراد ثروتمند ومرفه آلمانی به وجود آمد.تا حدود سال۱۸۰۰ تقریبا یک زبان نوشتاری بود ولی اکنون به طور گسترده توسط آلمانیها صحبت میشود.زبان استاندارد ماندارین به عنوان زبان رسمی در بین مردم جمهوریهای چین وسنگاپور پذیرفته شدهاست.تلفظ زبان ماندارین براساس نوع تلفظ و گویش محلی در پکن استوار است حال آنکه دستور و نحو براساس زبان بومی چینی است.عربی مدرن استاندارد دقیقا براساس عربی کلاسیک که همان زبان قرآن است میباشد.زبان هندی استاندارد دو گونهاست:۱-هندی۲-اردو
== جستارهای وابسته ==
* فهرست عنوانهای دستور زبان
* مجله دستور
==پانویس==
۱٫ ^ Traditionally, the mental information used to produce and process linguistic utterances is referred to as “rules.” However, other frameworks employ different terminology, with theoretical implications. Optimality theory, for example, talks in terms of “constraints”, while Construction grammar, Cognitive grammar, and other “usage-based” theories make reference to patterns, constructions, and “schemata”
۲٫ ^ O’Grady, William; Dobrovolsky, Michael; Katamba, Francis (1996). Contemporary Linguistics: An Introduction. Harlow, Essex: Longman. pp. 4–۷; ۴۶۴–۵۳۹٫ http://books.google.co.uk/books?id=djhsAAAAIAAJ&q=Contemporary+Linguistics&dq=Contemporary+Linguistics.
۳٫ ^ Holmes, Janet (2001). An Introduction to Sociolinguistics (second ed.). Harlow, Essex: Longman. pp. 73–۹۴٫ http://books.google.co.uk/books?id=qjdqxecifHcC&printsec=frontcover&dq=Introduction+to+Sociolinguistics+Holmes.; for more discussion of sets of grammars as populations, see: Croft, William (2000). Explaining Language Change: An Evolutionary Approach. Harlow, Essex: Longman. pp. 13–۲۰٫ http://books.google.co.uk/books?id=5_Ka7zLl9HQC&printsec=frontcover&dq=Explaining+Language+Change+Croft.
۴٫ ^ Harper, Douglas, “Grammar”, Online Etymological Dictionary, http://www.etymonline.com/index.php?term=grammar, retrieved 8 April 2010
۵٫ ^ G. Khan, J. B. Noah, The Early Karaite Tradition of Hebrew Grammatical Thought (2000)
۶٫ ^ Pinchas Wechter, Ibn Barūn’s Arabic Works on Hebrew Grammar and Lexicography (1964)
۷٫ ^ Gussenhoven, Carlos; Jacobs, Haike (2005). Understanding Phonology (second ed.). London: Hodder Arnoldd. http://books.google.co.uk/books?id=gHp_QgAACAAJ&dq=Understanding+Phonology&ei=waq9S6GoPIKUMo7H4N4C&cd=1.
۸٫ ^ National Grammar Day
• American Academic Press, The (ed.). William Strunk, Jr., et al. The Classics of Style: The Fundamentals of Language Style From Our American Craftsmen. Cleveland: The American Academic Press, 2006. ISBN 0978728203. • Rundle, Bede. Grammar in Philosophy. Oxford: Clarendon Press; New York: Oxford University Press, 1979. ISBN 0198246129. http://en.wikipedia.org/wiki/Grammar
== منابع ==
* ویکیپدیای انگلیسی
== پیوند به بیرون ==
* زبان فارسی