خنج
خنج شهرستان خنج با مرکزیت شهر خنج شهری باستانی که نام آن در روزگار باستان «هُنگ» یا «خُنگ» بودهاست که همان واژه در گذر زمان تبدیل به خُنج گشتهاست. مرکز شهر خنج (میدان پاسداران) در ۲۷٫۸۹۰۷۸۷ درجه عرض شرقی و۵۳٫۴۳۷۴۵۷ درجه طول شمالی قرار دارد. این شهرستان با وسعت بیش از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع و ۶۰۰۰۰ نفر جمعیت میباشد شرکت نوشابه سازی خنج نوشینه وشرکت تسویه آب اشامیدنی بلشک و دو شرکت در دست احداث کشتارگاه مرغ با ظرفیت ۳۰۰۰ قظعه در ساعت، وکارخانه تولید لبنیات با ظرفیت ۴۰ تن در روز وکارخانه های کوچکتر امثال موزائیک سازی،۲کارخانه سنگ شکن، سده گاز خنج، کارخانه خوراک دام، کارخانه قند خنج، نیروگاه ۱۰۰۰مگاواتی در دست ساخت و۲۵۰۰ هکتار نخلیات،۳۰۰هکتار مرکباتو۱۸رشته قنات، بیش از۱۱۰۰ حلقه چاه و ۲۶ شهید در جنوب ایران و استان فارس قرار دارد که از منابع عظیم گاز برخوردار است.
ارتفاع شهر خنج از سطح دریا۱۰۴۴ متر است. فاصلهاش با خلیج فارس ۱۱۰ کیلومتر، با شیراز ۲۰۰کیلومتر میباشد. شهرهای فیروزآباد و قیر بین خنج و شیراز قرار دارند و فاصله خنج تا شیراز بر حسب راه(محور خنج_قیر_فیروزآباد_شیراز)۲۷۰ کیلومتر است.
== پیشینهٔ تاریخی ==
خنج دارای بیش از ۲۰۰۰ سال دیرینگی و دهها اثر گرانسنگ باستانی از روزگار هخامنشی و ساسانی است. هُنگ در فارسی باستان به معنای گوشه و بیغوله بودهاست. این نام در این موضوع بازتاب مییابد که خنج همواره دارای خانقاهها و گوشه نشینان زیادی بودهاست. «ناحیه خنج» از قریه بیغرد تا کوره پانزده فرسخ، وعرض آن از تنگ باد تا چاه مینا ۹ فرسخ است. بلوک گرمشت از ناحیه خنج به لطافت هوا وفراوانی شکار مشهور است. خنج را در اصل «خُنگ» یا «هُنگ» به ضم خاء وسکون نون کاف فارسی به معنی کَُنج و گوشه نوشته شدهاست. در قدیم شهر خنج دارای شش هزار خانه مسکونی بودهاست. همچنین دارای مساجد، کاروانسرا، مدارس، حمامها، عمارت خیریه بودهاست. از صحن جامعش و گچ بری رواق آن توصیف زیادی شدهاست. خنج در حدود ۱ یا ۲ قرن پیش حدود ۲۰۰۰۰۰نفر جمعیت داشته که متاسفانه این جمعیت در پی بیماریهایی که در نظر مردم آن زمان (دَردهِ) به معنای دردی مبهم که درواقع همان سرخک امروزی است و عواملی از جمله جنگها و نا امنیها از ۲۰۰۰۰۰ به ۲۰۰ نفر میرسد، تعداد انبوه گورستانهای بسیار قدیمی و قبرهایی که فقط چند سنگ به دور آن قرار دارد گویای این موضوع میباشد، تعداد زیادی از این جمعیت که در صد زیادی از آنان کودکان و نوجوانان بودهاند بر اثر بیماری مذکور از جمعیت خنج کاسته شده و تعداد اندکی از آنان به منظور دور شدن از جنگ و درگیری به چند کیلومتری جنوب مشهد نقل مکان کردهاند که امروزه ده کوچکی به نام خنح و با همان لحجه خنجی در آن جا قرار دارد.
== بناهای تاریخی ==
بناهای زیر ازجمله بناهای ثبت شده در آثار باستانی استان فارس میباشد که قدمت آنها به قرن هفتم هجری میرسد(بیش از۷۰۰سال)
۱_مقبره شیخ حاجی محمد.
۲_مقبره کاکا مخرالدین(واقع در مسجد کاکا فخر الدین).
۳_مقبره شیخ شعیب خنجی.
۴_مقبره شیخ عفیف الدین وشیخ قاضی حسن که در یک مکان هستند.
۵_سر درمسجد جامع ساخته شده از سنگ و ملات آن زمان که الان به صورت دو ستون بزرگ و بلند در مسجد جامع قرار دارد.
۶_منار دانیال که نیمی از آن طی سالهای اخیر فرو ریختهاست و قدمت آن به بیش از ۸۰۰ سال نیز میرسد.
۷_آتشکده محلچه (قبل از ورود اسلام).
۸_آتشکده کاریان(قبل از ورود اسلام).
در مقبره شیخ حاجی محمد سنگهایی قدمتی در ابعاد مختلف وجود دارد که بر روی آنها آیاتی از قرآن با خطی که با خط امروزی متفاوت و به راحتی قابل خواندن نیست اما بسیار مرتب، حک شدهاست.
== خنج در سفرنامهٔ ابن بطوطه ==
ابن بطوطه مراکشی در سال ۷۴۸ هجری قمری از لار عبور نمودهاست وبه «خنج» رفتهاست. وی شرح این رحله در سفرنامه خود که به زبان عربی نوشته شدهاست و به سفرنامه ابن بطوطه معروف است چنین بیان نمودهاست: در این بیابان رهسپردیم تا به کهورستان رسیدیم به (فتح کاف، واو و را) وآن شهری است کوچک، در آن جویها وبستانها وجود دارد وبسیار گرم است، سپس از آنجا گذشته و سه روز در بیابان رهسپردیم وبه شهر لار رسیدیم که آخرش (ر) است. لار شهری بزرگ با چشمههای بسیار وآبهای جاری وبوستان است. از لار به شهر (خنج بال) مسافرت کردیم وضبط نام آن به ضم خاء معجم است. گاهی به جای خاء، ها گویند و (هنج بال) بانون ساکن وجیم است و باالف ولام بستهاست.
«بال» همان (فال) است که بلوکی بزرگ در حوالی بلوک معروف اسیر در لارستان قدیم است. وامروزه جزء «بیخه فال و گله دار» لارستان میباشد. به نظر میآید که در قدیم «خنج» جزء منطقهٔ اسیر بودهاست و چون ابن بطوطه (خنج و بال) با واو عاطفه ذکر کردهاست چنین تصور میرود که نامهای «خنج» و «فال» که دومنطقهٔ آباد آن روزگار در همسایگی هم واقع بودهاند، باهم ذکر میکردهاند چنانکه فال و اسیر را هم در کنار هم ذکر میکردند. آیتالله سید علی اکبر فال اسیری نمونهای از این هماهنگی است و به تدریج کثرت استعمال آنرا به صورت یک کلمه در آورده بودهاست.
== تاریخ مختصری از خنج با نگاهی به شواهد و مکتوبات==
قدیم ترین متون تاریخی نام این شهر را «هنگ» [Hong]ضبط کرده اند. بعدها به اشکال گوناگون : «هونج» [Hunj] «خنگ» [Xong] «خوانج» [Xowanj] و «خنج» [Xonj] در آمده است. با توجه به شواهد تاریخی که از این پس مورد بررسی قرار خواهد گرفت، نام اولیه این شهر «هُنگ» بوده، که در زبان پارسی به معنای «گوشه» و «بیغوله» می باشد و علت نامگذاری آن، نمایانگر نوعی بافت فرهنگی و معنوی بوده که از طریق ایجاد «خانقاه» و «زاویه» های گوناگون، به ویژه پس از قرن ششم هجری، خود را نشان داده است. با این تعبیر ساختار اصلی شهر بر بنیاد فرهنگی و معنوی پایه گذاری شده و به همین جهت آن را «هنگ» که به معنای عمومی جایگاه گوشه نشینان و عبّاد و زهّاد است، نامیده اند. در محدودۀ فرهنگی لارستانِ کنونی دو روستا یکی در منطقه «گوده» [Gowdeh] واقع در بخش بستک [Bastak] با نام «ده هنگ» [Dehhong] و دیگری در چند کیلومتری «خنج» با نام «هنگ نو» [Hongonu] وجود دارد که وجه تسمیه ی اولی به خاطر استقرار یکی از روحانیان معروف تیرۀ «قتالی» و ایجاد خانقاه و زاویه در آن دیار به این نام معروف شده و دیگری پس از تخریب «خنج» در دوران سلطنت نادرشاه افشار و مهاجرت کلیه ی اهالی «خنج» به یادبود جایگاه قدیمی شان، «هنگ نو» به معنای «هنگ کوچک» نامگذاری گردید و هم اکنون روستایی شیعه نشین است. نام اصلی این شهر در طول تاریخ دگرگون شده و شکل کنونی «خنج» را یافته است. تعبیر «کنج خنج» که در تذکره های قدیمی به کار رفته است، خود دلیل دیگری بر وجه تسمیه آن می باشد. اصولاً در زبان محلی رایج در منطقه کنج، به معنای «زاویه» و «خانقاه» به کار برده می شود. هم اکنون روستایی در منطقه «گوده» با نام «کُنجی» [Kongi] وجود دارد که بنیانگذار آن یکی از سادات معروف «قتالی» است که حدود یک صد و اندی سال پیش، از مقر اصلی خانوادگی اش در «چاه بنارد» وجود دارد که بنیانگذار آن یکی از سادات معروف «قتالی» است که حدود یک صد و اندی سال پیش، از مقر اصلی خانوادگی اش در «چاه بنارد» [Cahbonard] به این محل کوچ نموده و در آن جا به عبادت و ریاضت مشغول می گردد و مردم آن دیار به همین دلیل آن جا را «کنچی» به معنای زاویه و خانقاه نامیده اند و سادات «کنچی» در لارستان معروف می باشند و هم اکنون نیز روزانه زوّار بسیاری جهت ادای نذر و نیاز و حاجات خویش به آن دیار دور افتاده سفر می نمایند با این شواهد می توان پی برد که اساس و بنیان شهری «خنج» بر مبنای استقرار «خانقاه» و «زاویه» مشایخ طریقت بوده و به همین دلیل «هنگ» نامگذاری گردیده است و احتمالاً قبل از استقرار مجامع فرهنگی اسلامی، به نام دیگری مشهور بوده است. هنوز هم در روایات محلی نام قدیم «خنج» را «کوشک» می دانند که احتمالاً متعلق به دوره ای پیش از رونق فرهنگی آن، طی قرون اولیه ی اسلامی تا قرن چهارم می باشد.
== وضعیت زمین شناسی ==
از جمله پدیدههای ساختاری میتوان به گسلههای اساسی در سامانه گسیختگیهای گستره نامبرده که در زیربه آنها اشاره می کنیم.
==== پهنه گسلی خنج ==== این پهنه (zone) گسلی با روندی نزدیک به ۷۰ درجه شمالی باختری دامنه شمالی کوه قره قزلی را متأثر ساخته و پس از شهر خنج دردشت خنج و دامنه جنوبی این دشت ادامه مییابد . این پهنه (zone) گسلی شامل دستهای از گسلهای باراستای نزدیک به ۷۰ درجه شمال باختر است که بخشهای شمالی شهر خنج رادربرمی گیرد. چنانکه دربرش ساختاری زیرنقشه نمود دارد این پهنه گسلی درگروه گسلههای طولی با مولفه اصلی راندگی همراه با حرکات راست بر قرارگرفتهاست. شیب سطحه گسلههای این پهنه گسلی بگونهای معمول روبه شمال خاور است .
==== دسته گسلی خنج ====
این دسته گسلی دارای خمشهای ناگهانی درراستای خود میباشند، بگونهای که بخشهایی از آن دارای روند ۷۰ درجه شمال خاوری، بخشهایی دارای روند خاوری – باختری و بخشهایی ۵۵ درجه شمال باختری میباشد. گسل هفت وان جنوب تاقدیس کوه سیاه و بخشهایی جنوبی تر آن رامتأثر ساختهاست دسته گسلی محمله: این گسیختگیها باسازوکار راستالغز تا مورب لغز درگروه گسلههای مایل تاقدیس کوه تنگ خور را متأثر (درجنوب محمله) ساختهاست. درشمار بهم ریختگیهای ساختاری و تغییرات پی آمده از جنبش این گسیختگی درتاقدیس کوه تنگ خور میتوان به انحراف و جابجائی افقی همراه با حرکات راست بر درمحور تاقدیس یادشده اشاره کرد
== نگارخانه ==
== روستاها ==
روستاهای خنج عبارتاند از:
== جمعیت شهری ==
شهر خنج، بر اساس سرشماری رسمی سال ۱۳۸۵، تعداد ۳۹٬۹۷۸ نفر و کل شهرستان خنج، ۵۹۰۰۰ جمعیت داشتهاست.
دین مردم خنج اسلام و مذهب مردم خنج از اهل سنت از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند. ورود اسلام به خنج، تا جائی که شواهد تاریخی نشان میدهد به قرن پنجم هجری برمیگردد.
== مؤسسات شهری ==
تقریباً همهٔ مؤسسات شهری از قبیل دانشگاه و بیمارستان و راههای عمومی را خود مردم خنج ساختهاند و هزینههایش توسط خنجیهای شیخ نشینهای خلیج فارس پرداخته شدهاست.
آتشکده معروف کاریان در فاصلهٔ نه چندان دوری از خنج در شهر کاریان واقع شدهاست. و یک آتشکده هم در کنار خنج هست که هنوز دیوارههایش برپا است.
== دانشگاهها ==
در حال حاضر دانشگاههای پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی در خنج فعال هستند که د ر دانشگاه آزاد رشتههای زیر تدریس میشود:
– مهندسی عمران – عمران پیوسته
۲- مهندسی عمران – عمران ناپیوسته
۳- مهندسی معماری
۴- مدیریت بازرگانی
۵- کاردانی عمران
۶- کاردانی کامپیوتر
۷- کاردانی دامپزشکی
۸- کاردانی معماری
۹- کاردانی تکنولوژی
۱۰- مهندسی عمران – آب
== بزرگان خنج ==
از بزرگمردان تاریخی خنج که اکنون مقبرههای آنان برجای ماندهاست میتوان به شرح زیر نام برد:
* شیخ رکن الدین دانیال.
* شیخ شهیب خنجی.
* شیخ عبدالسلام خنجی.
* شیخ محمد بن ابی نجم خنجی.
* کاکا فخر الدین ابوبکرو.
* شیخ ابودلف محمد خنجی.
* شیخ محمد عبدالسلام خنجی.
* شیخ عفیف الدین اسرائیل خنجی.
* عبدالجواد بن القیم سعید خنجی.
* فخرالدین احمد بازارویه خنجی.
== جستارهای وابسته ==
* فهرست بخشهای ایران
* استان فارس
* شهرستان خنج
== منابع ==
* ابن بطوطه، بن عبدالله، محمد، (تحفه النظار فی غرائب الأمصار وعجائب الأسفار) ، دار احیار العلوم، بیروت، چاپ سال ۱۹۸۷ مبلادی به (عربی).
* اقتداری، لارستانی، احمد. (لارستان کهن) ج۱. چاپ اول، شرکت انتشارات جهان معاصر، تهران چاپ اول، سال ۱۳۷۱ خورشیدی.
* [ http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=658788&IdZone=3 خبر گزاری مهر]